برخلاف استقبال برخی افراد از حذف دامنه نوسان و حجم مبنا، نمیتوان نسبت به تصمیمات احتمالی در این باره خوشبین بود. وقتی اطلاعات به صورت شفاف در بورس منتشر نمیشوند یا با تأخیر و با دست بردن در محتوا، نشر داده میشوند قطعاً افزایش دامنه نوسان و حجم مبنا به زیان سهامدار خواهد بود. در بورس ایران آنهایی که رانت اطلاعاتی دارند سود اصلی و کلان را میبرند و این سهامدار است که همچنان پس از سالها انتظار امیدوار است شاید ارزش سهامش یک روز به حدی برسد تا زیانهایش تا حدودی جبران شود و سپس عطای این بازار را به لقایش برای همیشه ببخشد.
معلوم نیست شرکتها چقدر سود یا زیان میکنند و حتی عادلانه سود نقدی را میان سهامداران توزیع نمیکنند و سهامدار اصلاً خبر ندارد در شرکتی که سرمایهگذاری کرده و سهامش را خریده چه اتفاقاتی رخ میدهد! اگر شرکتی در بورس آمریکا شفاف عمل نکند، فعالیتش بلافاصله متوقف خواهد شد ولی در ایران به شرکتهای خاطی برای ماهها حتی سالها فرصت داده میشود.
اصلاح زیرساختارها نباید به دامنه نوسان یا حجم مبنا محدود شود، اتفاقاً پیش از اصلاح این دو باید اصلاحات بنیادی در سازمان بورس و بازار سرمایه به وقوع بپیوندد و در آخر به اصلاح دامنه نوسان و حجم مبنا فکر شود. هرچند دامنه نوسان و حجم مبنا، اعصاب سهامدار و فعالان حرفهای بازار سرمایه را ملتهب کرده ولی باید واقعیتها را بپذیرفت و منفی و مثبت سه درصد را بهترین تصمیم در مقطع کنونی دانست. در ایران کارکرد دامنه نوسان بیشتر جنبه جلوگیری از سقوط یکباره سهام دارد تا اینکه سهام یکباره رشد کند! یک سری شرکتهای خصولتی را ایجاد کردهاند و به اسم خصوصیسازی و مردمیسازی سهامشان وارد بورس شده ولی اطلاعاتشان شفاف نیست و رشد و ریزش سهام جنبه بنیادی ندارد بلکه بیشتر با اخبار ارزششان کم و زیاد میشوند.
-
احسان سلطانی - کارشناس اقتصادی
-
شماره ۵۷۶ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما